درباره ی
شروع به کار این وب در حدود تاریخ 14 اسفند 1401 رقم خورد و هدف
آن بود تا بتوانیم بدون استاده از سرور های ثانی و ثالث که هر یک حقوق
مربوط به خویش را دارا هستند ، از فضایی بازتر استفاده نماییم . بهر
حال هر سایت که در زمینه ی وبلاگ و یا فضایی برای آپلود و به
اشتراک گذاری ویدئو در اختیار کاربران قرار می دهند ، برخی مقررات
نا عادلانه را جهت نشر اطلاعات کاربران اعمال می کنند . از این روی
بزرگترین هدف از طراحی این وب سایت مستقل عمل نمودن است تا در
چهارچوب نظام فکری اسلامی بتوانیم ، مطالب خود را بصورت صریح
و آزاد قرار دهیم . تا لااقل فشار سانسور و حذف سلیقه ای مدیران سایت
ها و سرور ها را به حد اقل برسانیم .
داود رهبری
نویسنده ی آثاری چون
- مجموعه داستان ردی در کویر
- رمان آناتومی فیزیولوژی یک دیاریا
- کتاب تحلیلی « خودکشی هنرمند »
- کتاب تحلیلی « روح »
- رمان ریزش یک معصومیت
- مجموعه شعر سفید « به سان مه »
و چندین عنوان دیگر که هم اکنون به چاپ رسیده اند و در آینده ای نه
چندان دور به امید خدا آثاری دیگر را ارائه خواهد داد .
مقصود و هدف او صرفاً تبادل اندیشه با دیگر مردم بوده و ای بسا روزی
فرا رسد تا یکی از نویسندگان نامی این پهنه ی جغرافیایی گردد . با این
حال به رقم تمامی تلاش های بسیاری که در این زمینه نموده ، هم اکنون
به لطف دوستان و آشنایان و به ویژه مردم سرزمینمان به موفقیت هایی
قابل توجه رسیده است . با این حال او در مسیر قله ای گام بر می دارد
که هم اکنون در کمر کش سینه ی آن در حرکت است و مسیر بسیار
زیادی را تا به آن مقصود در پی دارد .
شاید در سختی کار پیش از رسیدن به آن آرمان از لبه ی پرتگاه ها به
زیر افتد و سقوط کند ، اما مسئله این است که « آماده است تا در
سراشیبی های دهشتناک از بین رود تا صرفاً در آسایش این گیتی به
خورد و خواب و کار گرفتار گردد . »
درباره ی رهبری می توان گفت که او سعی نموده است تا از صفر
امکانات ، خود را به درجه ی رشد و کمال رسانده بی آنکه کسی او را
یاری رساند . و خب هیچ کس توانایی یاری رسانی به او را نخواهد
داشت حتی اگر او خود بخواهد . زیرا به سرنوشت قائی معتقد است اگر
چه برای نیل به روئیا هایش تمام تلاش خود را خواهد نمود .
با این حال بزرگترین افتخار زندگی اش آن است که با استقامت به این
کوهنوردی ماراتون وار خود ادامه دهد که البته به قول حافظ « یا تن را
به جانان رساند و یا آنکه جان از کفش رود . » بهر حال او تلاش خود را
با همه ی کاستی ها خواهد نمود .
و چه افتخاری چون این که کسی نان را از زیر تخته سنگ ها بیرون کشد
و به خون جگر بخورد و کمک ناکسان را به ذره ای ناچیز نپذیرد . تا
آنکه مبنای زندگی را در داشته های دیگران و از کیسه ی دیگران
خوردن قرار دهد ؟
او هم اکنون دارای یک طرح ثبتی در اداره ی ثبت اختراعات کشور و
نیز چند پرونده که در همین اداره در دست بررسی است . با این وجود
همانگونه که در مجموعه ی شعر سپیدش « به سان مه » ارائه می دهد
تلاش می کند تا نیستی خود را با تلاش برای بهبود زندگی و نوشتن و
ایجاد کردن ، به هستی مبدل کند . و خب این صرفاً یک شعار نیست بلکه
عملکرد او و آنان که او را بسیار خوب شناخته اند بر این امر گواه اند .
او دانش آموخته ی رشته ی نرم افزار کامپیوتر و برنامه نویسی بوده و
دستی در برق و الکترونیک نیز داراست . و تنها توقع او از یاران و
دوستان و همراهان این است که « اگر توانایی ایجاد بهبودی ندارند ، لا
اقل برای او ایجاد درسر نکنند . »